لحظه یِ رسیدنِ دست هایِشان با برافروخته شدنِ حسِ نازنینِ عشق،نقطه یِ آغازِ یک اتفاقِ زیباست که تَن دادن به عمقِ دریایِ آرامش،کنارِ جرئتِ قدم نهادن پِیِ در قَلب نگه داشتنِ حتی جرعه ای شایِسته از غمِ راکدِ گِل آلودِ رُخداد هایِ دل آزارِ گذشته یِ پُر فراز و نشیب،کنارِ تمامِ خوشایندیِ ماجراهایَش و گُر گرفتنِ شعله ای که یار را با جا افتادنِ اندیشه یِ پاک و قلبِ گرمِش،جهت گیریَش و میلِ شدیدِ درخشیدنِ ابدی با افتادنِ برگی که تلخه،در راهِ وفاداری همراهِ همسفرِ جاده یِ شادی بخشِ عشق،از پلیدی ها و کدر شدنِ ماهیتِش به سمتِ نورِ حقیقت،نگه ش می دارد.
برای ادامه سخن امشب