ظهرِ سه شنبه زنگ درِ واحد بیست و یک را برایِ تحویلِ لباس که دو روز پیش به خشک شویی آپارتمان داده بودم چند بار زدند،تصمیم داشتم با یکی از دوست هایِ دورانِ دانشجویی که مدت یک سال تا قبل از اینکه انتقالی بگیرد که در رشته داروسازی کنار هم خاطره هایی رنگی ساخته بودیم در کافه روژانو که در ماه همیشه یک بار سر می زدم همدیگر را ببینیم،اتفاقا عطر همیشگی را زدم ولی زیاد حس خوبی نداشتم برخلاف همیشه برای اینکه زود برسم در ماکسیم تاکسی درخواست دادم،سوار تاکسی شدم،راننده تاکسی زیر لب داشت آهنگ چنار از مهراد مستوفی راد را زمزمه می کرد،تو راه رو به من کرد و گفت

برای ادامه کلیک کنید


سخن شب تاکسی ,یک ,بار ,اینکه ,رو ,زدم ,که در ,همیشه برای ,برخلاف همیشه ,نداشتم برخلاف ,حس خوبیمنبع

پیدایی آرامش

بخند رفیق

مهر نیک

سال نو

شب تولد

راه صاف

روبه رو

مشخصات

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ های جدید ، دانلود فیلم ، اخبار ورزشی شرکت پاتریکس 09371414171 | 09198500180 تخلیه چاه بداغی مرجع به روز اطلاعات سینما و تلویزیون روغن خراطین بهترین متخصص قلب نارمک شاپرفا آسیاب بلاگ چوب شو فروشگاه سیم و کابل تک غرب